دابّة الارض چه كسي است ؟
نوشته شده توسط : علی حیدری

خروج و قيام دابّة الارض در زمان ظهور مهدي عجّل الله مي باشد و روايات زيادي وارد شده كه منظور از آن ، اميرالمؤمنين عليه السّلام مي باشد . از جمله :

در بحار ، از ابو عبدالله جدلي آورده كه گفت :

بر علي بن ابي طالب عليه السّلام وارد شدم ، به من فرمود : آيا سه مطلب را به تو خبر ندهم پيش از آنكه بر من و تو كسي وارد شود ؟ عرض كردم : چرا ؛ فرمود : من بنده خدايم و من دابّة الارض هستم و راستگوي زمين و عدل آن و برادر پيامبرش مي باشم ؛ آيا تو را خبر دهم تو را به انف و عين مهدي ؟ عرض كردم : آري ، پس آن حضرت دست بر سينه خود زد و فرمود : من .

-       انف به معني سيد و آقا در امور و عين به معني آن است كه مثل خود شيء ، باشد . پس اميرالمؤمنين عليه السّلام مقتداي مهدي عجّل الله در افعالش و عين او ، انگار خود اوست .

در بحار از حضرت امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود :

مردي به عمّار بن ياسر گفت : اي ابو اليقظان ، آيه اي در كتاب خدا هست كه قلبم را تباه كرده و مرا به شك انداخته است . عمّار گفت : كدام آيه ؟ آن مرد گفت : آنجا كه خداوند متعال مي فرمايد :

وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ  ( نمل . آيه 82 )

و هنگامي كه وعده عذاب ما بر آنان تحقق يافت ، بر ايشان دابّة الارض ( جنبنده اي از زمين ) بر آوريم كه با آنان سخن گويد كه مردم به آيات ما يقين نمي داشتند .

اين كدام دابّه است ؟ عمّار گفت : به خدا قسم نمي نشينم و غذا نمي خورم و نه چيزي مي آشامم تا اينكه آن را به تو نشان دهم .

سپس با آن مرد به سوي اميرالمؤمنين عليه السّلام شتافت . آن حضرت خرما و كره تناول مي كرد ؛ به عمّار فرمود : پيش بيا اي ابو اليقظان . عمّار نشست و شروع به خوردن كرد . آن مرد تعجب كرد و وقتي عمّار برخاست به او گفت : سبحان الله اي ابو اليقظان ، تو سوگند خوردي كه چيزي نخوري و نياشامي و ننشيني تا آن را ( دابة الارض ) به من نشان دهي ! عمّار گفت : اگر تعقّل كني متوجه مي شوي كه آن را به تو نشان داده ام .

کتاب مکیال المکارم





:: بازدید از این مطلب : 256
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست